از درد ترک خورده و از زخم کبودیم کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم او می رود و هر قدمش لاله و نسرین ما سنگتر از قبل همانیم که بودیم ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم تن رعشه گرفتیم که با غیر نشستهست از غیرتمان بود ، نوشتند حسودیم جوگندمی از داغ غمش تار به تاریم در حسرت پیراهن او پودبهپودیم پیگیر پریشانی ما دیربهدیر است دلتنگ به یک خندهی او زودبهزودیم بر سقف اگر رستن قندیل فراز است ما نیز همانیم ، فرازیم و فرودیم یک روز میآید منبع
درباره این سایت